موسیو وقتی تاریخ سکوت میکند، ادبیات آغاز میشود. قبول دارم که برخی آدمها و برخی حوادث را باید لابلای ادبیات پیدا کرد، اما این دلیل نمیشود که به تاریخ بیتوجهی کنیم، تاریخ، ادبیات نویسندة آن است. مثلاً همین شمای خواننده که این نوشته را میخوانید، درحال مطالعه تاریخ هستید یا ادبیات، زندگینامه میخوانید یا تاریخ شفاهی یا رمان؟ از شما خواهش میکنم همراه من باشید تا تاریخ را با رمان آشتی دهم، خاطرة آدمها را زنده کنم و از چیزهایی بنویسم که تاریخ دربارهشان سکوت کرده است. از تخیل تاریخی برای واقعیتی تاریخی! آرسن در اواخر عمر به دلیل بدهکاریهای داروخانه مجبور میشود، نخستین داروخانه شبانهروزی گیلان را بفروشد. وی در تاریخ ۱۴ فروردین ۱۳۵۶ بر اثر سکته قلبی در محوطه آسایشگاه سالمندان و معلان رشت بدرود حیات گفت. مردم رشت با تعطیلی مغازهها و اداره با حزن و اندوه در حالی که پیشاپیش آنان آیتالله ضیابری روحانی مورد وثوق مردم حرکت میکرد، به سمت کلیسای ارامنه تشیع و در آنجا به خاک سپرده شد، مردمی که برای عرض تسلیت به منزل وی رفته بودند، دیدند که در منزل وی همان وسایل قدیمی خانه پدری و چند صندلی لهستانی وجود دارد.